گردشگری پزشکی یا گردشگری سلامت، امروز به یکی از سودآورترین شاخههای صنعت گردشگری جهان تبدیل شده است؛ صنعتی که علاوه بر ارزآوری، نقش مهمی در ارتقای جایگاه علمی و پزشکی کشورها ایفا میکند.
بسیاری از کشورهای در حال توسعه، با اتکا به کیفیت خدمات درمانی، قیمت رقابتی و سیاستگذاری هدفمند، توانستهاند سهم قابلتوجهی از بازار جهانی گردشگری سلامت را به خود اختصاص دهند. ایران نیز با برخورداری از پزشکان متخصص، زیرساختهای درمانی گسترده، موقعیت ژئوپلیتیکی ویژه و پیوندهای فرهنگی با کشورهای منطقه، از ظرفیت بالقوه بالایی در این حوزه برخوردار است؛ ظرفیتی که با وجود تأکیدهای مکرر کارشناسان، هنوز بهطور نظاممند و راهبردی بالفعل نشده است.
در رابطه با این موضوع، حسن راشکی؛ فعال حوزه گردشگری با تأکید بر ضرورت برندسازی در معرفی توانمندیهای نظام سلامت کشور، گفت: گردشگری سلامت در جهان گردش مالی بیش از ۱۲۰ میلیارد دلار دارد و برخی برآوردها حتی عدد ۱.۵ تریلیون دلار را برای زنجیره خدمات مرتبط با آن مطرح میکنند. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه خود و همجواری با ۱۵ کشور با جمعیتی حدود ۶۵۰ میلیون نفر، ظرفیت بسیار بالایی در این حوزه دارد.
این کارشناس تصریح کرد: نزدیکی فرهنگی، زبانی و مذهبی با کشورهای همسایه، یکی از مزیتهای رقابتی ایران است. از سوی دیگر، بیش از ۳۰۰ بیمارستان خصوصی در کشور فعال هستند و ایران در حوزههایی مانند جراحیهای زیبایی، درمان ناباروری، چشمپزشکی، جراحیهای چاقی و لاپاراسکوپی حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
راشکی با اشاره به توانمندیهای ایران در چشمپزشکی گفت: پس از اسپانیا، ایران یکی از کشورهای دارای کیفیت بالای خدمات چشمپزشکی است. امکان پیوند قرنیه استاندارد در کشور وجود دارد و حتی ایران جزو معدود کشورهایی است که امکان تغییر رنگ چشم را بهصورت تخصصی انجام میدهد؛ ظرفیتی که در صورت اطلاعرسانی و بازاریابی صحیح، میتواند ارزآوری قابلتوجهی داشته باشد.
وی در ادامه، نبود استراتژی مشخص را نقطهضعف اصلی گردشگری سلامت ایران دانست و افزود: با وجود ظرفیتهای گسترده، حداکثر درآمد ایران از این صنعت در خوشبینانهترین حالت، حدود ۵۰۰ میلیون دلار است؛ در حالی که ایران میتواند سالانه ۵ تا ۶ میلیارد دلار درآمد داشته باشد. نبود استراتژی، موازیکاری نهادها، ضعف سیاستگذاری و بیاعتمادی به بخش خصوصی از دلایل اصلی این عقبماندگی است.
راشکی تأکید کرد: نهادهای مختلف هرکدام خود را متولی گردشگری سلامت میدانند، اما نه برنامه منسجمی دارند و نه باور جدی به ظرفیتهای درآمدزایی این صنعت. حتی اتاق بازرگانی بهعنوان نماینده بخش خصوصی، ساختاری بروکراتیک مشابه نهادهای دولتی دارد که مانع تصمیمسازی چابک شده است.
وی با مقایسه ایران و ترکیه گفت: ترکیه با حداقل ظرفیتها، بیشترین بهره را میبرد؛ زیرا حمایت حاکمیتی از بخش خصوصی وجود دارد و موفقیت را در مقیاس ملی تعریف کردهاند. در ایران اما نگاهها کوتاهمدت است و حتی وزارت بهداشت ساختار مؤثری برای گردشگری سلامت ندارد و این حوزه به یک اداره کوچک با چند کارشناس محدود شده است.
این کارشناس حوزه گردشگری سلامت افزود: در حوزههایی مانند پیوند اعضا، درمان ناباروری و رحم اجارهای، ایران ظرفیت ارزآوری بسیار بالایی دارد. یک پیوند کلیه حداقل ۲۰ هزار دلار و پیوند کبد بیش از ۵۰ هزار دلار درآمد دارد، اما سختگیریهای غیرضروری مانع جذب بیماران خارجی شده است.
راشکی در پایان گفت: گردشگری سلامت عمدتاً مبتنی بر پرداخت نقدی است و کمتر تحت تأثیر تحریمها قرار میگیرد. با این حال، نبود برنامهریزی، ضعف تبلیغات بینالمللی و شرایط سیاسی، باعث شده ایران سهم واقعی خود از این بازار را از دست بدهد؛ در حالی که با تدوین یک استراتژی جامع و اعتماد به بخش خصوصی، میتوان این صنعت را به یکی از موتورهای اصلی ارزآوری کشور تبدیل کرد.



نظر شما